تنها مسیر

تنها مسیر ،راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی

تنها مسیر

تنها مسیر ،راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی

تنها مسیر

مبنای ارزشمندشدن انسان یا محوری‌ترین موضوعی که موجب ارزش یافتن وجود انسان می‌شود و تولید ارزش افزوده می‌کند، و انسان را در مسیر اصلی خلقت قرار می‌دهد، این است که انسان با برخی از علاقه‌های خودش مبارزه کند. این مخالفت، محور رشد انسان است. برای کمال، یک راه بیشتر نیست که همان راه مبارزه با هوای نفس است. همه اعمال خوب، یا دارای مقدماتی برای مبارزه با هوای نفس هستند یا لوازم و نتایج آن‌ها برای مبارزه با هوای نفس به کمک انسان می‌آید. این بحث، صرفاً بحثی اخلاقی نیست، البته می‌توان گفت ما یک نظام اخلاقی را ارائه می‌دهیم ولی این بحث، بحثی اعتقادی هم هست. یعنی از ابتدا که فرد فکر می‌کند دین را بپذیرید یا نپذیرید، موضوع هوای نفس مطرح است. بعد که دین را پذیرفت و می‌خواهد اجرا کند یا اجرا نکند، باز هم موضوع هوای نفس مطرح است. بعد که اجراء کرد و می‌خواهد در این راه سالم بماند و رشد کند، باز هم موضوع هوای نفس مطرح است. اگر به مراتب بالا هم رسید، موضوع هوای نفس هنوز هم مطرح است. در مراتب بالا هم دوست‌داشتنی‌هایی هست که باید به خاطر خدا از آن دوست داشتنی‌های خوب، عبور کرد. باید متوجه باشیم که مسأله اصلی ما چیست؟ مسأله اصلی بشر، قرار ندادن هوای پرستی به جای خدا پرستی است. «هوی»، هر علاقه‌ای است که انسان را پائین‌تر بیاورد. هر علاقه‌ای ممکن است هوای نفس ما باشد و محور هوای نفس خودخواهی ما است و این نزاع همچنان ادامه دارد.

این بحث، یکی از مهمترین و پردامنه‌ترین مباحث معرفتی، اخلاقی و اعتقادی است که از زوایای مختلفی مورد بررسی استاد پناهیان قرار گرفته و ابعاد متنوع و مورد نیازی را برای همه اقشار و سنین مختلف به خود اختصاص می‌دهد.

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دروغ و خیانت فیلم های غربی» ثبت شده است


پناهیان: درک واقعیت های حاکم بر زندگی، ما را آماده دینداری می کند/ واقعیت دنیا، همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است/ اولین نتیجه درک واقعیت دنیا: «در مشکلات و رنج های فردی به دنبال مقصر نباشیم»/ بدون رنج نشان دادن زندگی در غرب، دروغ و خیانت فیلم های غربی

گزیده ای از مباحث مطرخ شده در ششمین جلسه را می خوانید:

 

درک واقعیت های حاکم بر زندگی، ما را آماده دینداری می کند/ واقعیت دنیا،همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است.

ما قبل از اینکه تصور دقیقی از بندگی داشته باشیم، ضروری است که تصور دقیقی از زندگی داشته باشیم و قبل از اینکه تصور روشنی از دین داشته باشیم، نیاز است که تصور روشنی از دنیا داشته باشیم. اگر دنیا را دقیق و روشن بشناسیم، دین را منجی خود می دانیم؛ از دین داری خود مغرور نمی شویم و مقابله با دین را احمقانه خواهیم دانست.

چرا قران در مواجهه با کفار، آن ها را کسانی می داند که تعقل نمی کنند؟ چرا سایر صفات بد کفار این قدر مورد سرزنش قرار نگرفته است که عدم تعقل آن ها مورد سرزنش است؟ مسلّماً یکی از چیزهایی که کفار در مورد آن تعقل نمی کنند، شرایط واقعی دنیایی است که در آن قرار داریم. باید واقعیت ها را دید؛ واقعیت هایی که زندگی ما را احاطه کرده است. دیدن واقعیت ها و درک قوانین حاکم بر هستی و درک سنت های الهی، ما را آماده دینداری می کند. واقعیت دنیا،همراهی زندگی دنیا با رنج و سختی است.

 

دینداری بدون درک سنت های حاکم بر زندگی، آسیب های فراوانی دارد

اینکه بدون درک واقعیت ها و سنت های حاکم بر زندگی بخواهیم دینداری کنیم، آسیب های بسیاری دارد. باید واقعیت ها را دید و بعد دیندار شد. اگر کسی واقعیت های حاکم بر زندگی و حیات بشر را نبیند ولی دیندار شود، در معرض آسیب جدی قرار خواهد داشت. نقطه آغاز حرکت، درک فلسفه مبارزه با هوای نفس است و اینکه بدانی در چه دنیایی زندگی می کنی. مهمترین ویژگی این دنیا این است که با سختی همراه است و بنا دارد بین شما و دوست داشتنی هایتان فاصله بیندازد.

اگر کسی تصادفاً آدم خوبی شده باشد و نقطه آغاز حرکت او نقطه درستی نباشد، ممکن است بعداً بی دین شود و اگر هم به ظاهر بی دین نشود، نان خود را در دینداری می بیند و دین را در خدمت هوای نفس خود قرار می دهد. چنین فردی ضربه بیشتری به دین خواهد زد.

دین آمده است تا راه مبارزه با هوای نفس و شیوه دست کشیدن از دوست داشتنی ها را یاد دهد. گستره هوای نفس و تجلیات آن را ببینید که چقدر فراگیر است. برای این دایره گسترده از هوای نفس برنامه لازم است و دین است که این برنامه را ارائه می کند.

 

دنیا به صورت «ثابت» و «متغیر» رنج هایی را برای ما تعریف می کند

دنیا با واقعیت هایی که دارد،شما را در این مبارزه با نفس کمک می کند و به صورت ثابت و متغیر رنج هایی را برای شما تعریف می کند.

1ــــ رنج های «ثابت» دنیا می تواند شامل مواردی مانند پیر شدن و قواعدی مانند: «الهِجرانُ عُقُوبَةُ العِشق»(میزان الحکمه/حدیث13143-از امیرالمؤمنین ع) باشد. یعنی شما در این دنیا عاشق هر چیزی بشوید، دچار هجران و دوری از آن خواهید شد.

2ــــ رنج های «متغیر» نیز متناسب با شرایط زندگی هر کسی برای او پیش می آید.

 

دنیا برای مؤمن رنج دارد و این رنج به نفع اوست

شرایط دنیا، رنج را برای همگان تعریف کرده است. اینکه دنیا برای مؤمن رنج دارد و این رنج به نفع او است را می توان در روایت هایی دید. امام صادق(ع) می فرماید: اگر اصرار مردم شیعه به درگاه خدا برای طلب روزی نبود، خدا آنها را ار حالی که داشتند به تنگدستی بیشتری منتقل می فرمود ؛ لَو لَا إِلحَاحُ هَذِهِ الشِّیعَةِ عَلَی اللَّهِ فِی طَلَبِ الرِّزقِ لَنَقَلَهُممِنَ الحَالِ الَّتِی هُم فِیهَا إِلَی مَا هُوَ أَضیَقُ مِنهَا؛(کافی/ج2/264)

امام باقر(ع) به نقل از رسول خدا(ص) فرمود: گاهی بنده مؤمن ریاست و یا تجارتی را دنبال می کند تا اینکه موفق می شود بر آن دست یابد، اما خداوند ملَکی را می فرستد و به او می گوید: مانع شوید که او موفق شود و او را نا امید کنید چون اگر به آن دست پیدا کند این موضوع باعث می شود که به جهنم برود، لذا آن فرشته با لطف خدا مانع آن بنده مؤمن می شود. بعد آن مؤمن هم می گوید: بیچاره شدم! چه کسی مرا بیچاره کرد؟! حضرت می فرماید: او نمی داند که خداوند در این کار و برنامه ناظر او بوده است و اگر موفق می شد او را وارد دوزخ می کرد. (إِنَّ العَبدَ المُؤمِنُ لَیَطلُبُ الإِمَارَةَ و التِّجَارَةَ حتَّی اذَا أَشرَفَ مِن ذَلِکَ عَلَی مَا کَانَ یَهوَی ... وَ قَالَ مَا یَدرِی أَنَّ اللَّهَ النَّاظِرُ لَهُ فِی ذَلِکَ وَ لَو ظَفِرَ بِهِ أَدخَلَهُ النَّار؛ التمحیص/ص56)

امام صادق(ع) فرمود: مؤمن از یکی از سه چیز در امان نیست و چه بسا هر سه مورد برایش پیش بیاید: یا آنکه به همراه او کسی در خانه اش باشد که آزارش دهد. یا همسایه ای داشته باشد که اذیّتش کند. یا آن که در مسیر و در راه رسیدن به خواسته هایش، چیزی باشد که سبب اذیّت و آزار او شود. چنان که اگر مؤمنی بر بالای کوهی باشد، خداوند شیطانی را برایش می فرستد تا اذیّتش کند، ولی ایمانش را انیس ومونس او قرار می دهد که از هیچ موجودی ترس نداشته باشد.(مَا أَفلَتَ المَؤمِنُ مِن وَاحِدَةٍ مِن ثَلَاثٍ وَ لَرُبَّمَا اجتَمَعَتِ الثَّلَاثُ عَلَیهِ إِمَّا بُغضُ مَن یَکُونُ مَعَهُ فِی الدَّارِ یُغلِقُ بَابَهُ یُؤذِیهِ...؛ کافی/ج2/250)

 

 

هم دنیا و هم آخرت با سختی به دست می آیند/ عاقل کسی است که آخرت را انتخاب کند

امام کاظم(ع) فرمودند: ای هشام! خردمند به دنیا و دنیا پرستان نگاه می کند و می فهمد دنیا جز با رنج و مشقّت به دست نمی آید و به آخذت نگاه می کند و می فهمد آن هم جز با رنج و زحمت به دست نمی آید. پس آن چیزی را طلب می کند که پاینده تر است، یعنی انسان عاقل آخرت را طلب می کند.(یَا هِشَامُ،إِنَّ العَاقِلَ نَظَرَ إِلَی الدُّنیَا وَ إلَی أَهلِهَا،فَعَلِمَ أَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالمَشَقَّةِ وَ نَظَرَ إلَی الأخِرَةِ،فَعَلِمَ إَنَّهَا لَا تُنَالُ إِلَّا بِالمَشَقَّةِ،فَطَلَبَ بِالمَشَقَّةِ أَّبقَاهُمَا؛ کافی/ج1/37)

 

یکی از خیانت های محصولات رسانه ای غرب این است که به دروغ، خودشان(غربی ها) را خوشبخت و بدون رنج نشان می دهند.

بدست آوردن دنیا و آخرت برای همه با سختی همراه است، پس باید با پذیرش مشقت ها سراغ آن چیزی برویم که ماندگار است یعنی آخرت. علی رغم سختی هایی که دنیا برای همه دارد، یکی از خیانت های محصولات رسانه ای غرب این است که خودشان را خوشبخت و بدون رنج نشان می دهند. در حالی که واقعیت زندگی در غرب این طور نیست ولی هجمه سنگین رسانه ای غرب باعث شده است که مردم این مشکلات را نبینند و درک نکنند.

 

اولین نتیجه درک واقعیت دنیا: «در مشکلات و رنج های فردی به دنبال مقصر نباشیم»

یکی از نتایج اخلاقی شناخت واقعیت دنیا این است که باعث می شود در رنج ها به دنبال مقصر نباشیم. اگر چه در مسائل کلان اجتماعی می توان به دنبال مقصر بود(مانند اعلام برائت از آمریکا به دلیل مشکلاتی که برای ملت ایران پیش آورده و دشمنی هایی که دارد). ولی در مسائل فردی هنگامی که در رنج و سختی قرار می گیریم، باید آن را در ذیل واقعیت های دنیا بدانیم و دنبال پیدا کردن مقصر نباشیم.

 

دومین نتیجه درک واقعیت دنیا: به دلیل فرصت های تنفسی که داریم، شاکر خدا می شویم.

نتیجه دوم درک واقعیت دنیا این است که وقتی فهمیدیم دنیا محل زجر کشیدن است،ولی فرصت های تنفس و راحتی هم خدا به ما داده است یا وقتی که منفعتی را به دست می آوریم،خدا را شکر می کنیم. درک می کنیم که خدا خیلی مهربان است که در دنیایی که چنین واقعیتی داشته، فرصت های تنفس بسیاری به ما داده است.

اگر کسی فلسفه حیات دنیا را نبیند و آن را درک نکند،هر قدر هم که خدا نعمت و آسایش و راحتی به او بدهد،شاکر خدا نمی شود. مثلاً وقتی بیماری او خوب می شود،به جای شکر؛ حرفش این است که خدایا اصلاً چرا بیماری دادی؟ برخی از دوستان انتقاد می کنند که چرا این قدر تلخ صحبت می کنید؟ ما که در این دنیا این قدر زجر نمی کشیم!! به آن ها عرض می کنم: خب! شما خیلی باید خدا را به خاطر این شرایط شکر کنید. اگر حقیقت حیات را درک کنید، می فهمید که خدا چقدر با ما با مهربانی تا کرده است.

 

سومین نتیجه درک واقعیت دنیا: رنج و ناخوشی نسبت به «گذشته،حال و آینده» پیدا نمی کنی

وقتی واقعیت دنیا را شناختیم، باعث می شود همین که الان در خوشی و راحتی هستیم را قدر بدانیم و آن را نوش جان کنیم.

 

انسان معمولاً گرفتار سه ناخوشی است:

1ــــ غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل ناخوشی هایی که در گذشته داشته است.

2ــــ غصه خوردن و رنج کشیدن به دلیل نگرانی که برای خوشی های آینده دارد.

3ــــ غصه خوردن و رنج کشیدن برای شرایط امروزش که حسادت نام دارد و نتیجه مقایسه خوشی های خودمان با خوشی های دیگران است.

این سه ناخوشی همگی بد و مذموم هستند. با شناخت و درک صحیح از واقعیت دنیا،می توان از این سه ناخوشی دوری کرد. الان که فرصت خوشی کردن داری و فرصت شکر الهی است،چرا آن را با ناخوشی کردن خراب می کنی؟ امام حسین(ع) در گودی قتلگاه با آن همه رنج و مصیبتی که داشت، در حال شکر خدا بود و می فرمود: الهی رضاً برضائک...

  • free Message