مبنای ارزشمندشدن انسان یا محوریترین موضوعی که موجب ارزش یافتن وجود انسان میشود و تولید ارزش افزوده میکند، و انسان را در مسیر اصلی خلقت قرار میدهد، این است که انسان با برخی از علاقههای خودش مبارزه کند. این مخالفت، محور رشد انسان است. برای کمال، یک راه بیشتر نیست که همان راه مبارزه با هوای نفس است. همه اعمال خوب، یا دارای مقدماتی برای مبارزه با هوای نفس هستند یا لوازم و نتایج آنها برای مبارزه با هوای نفس به کمک انسان میآید. این بحث، صرفاً بحثی اخلاقی نیست، البته میتوان گفت ما یک نظام اخلاقی را ارائه میدهیم ولی این بحث، بحثی اعتقادی هم هست. یعنی از ابتدا که فرد فکر میکند دین را بپذیرید یا نپذیرید، موضوع هوای نفس مطرح است. بعد که دین را پذیرفت و میخواهد اجرا کند یا اجرا نکند، باز هم موضوع هوای نفس مطرح است. بعد که اجراء کرد و میخواهد در این راه سالم بماند و رشد کند، باز هم موضوع هوای نفس مطرح است. اگر به مراتب بالا هم رسید، موضوع هوای نفس هنوز هم مطرح است. در مراتب بالا هم دوستداشتنیهایی هست که باید به خاطر خدا از آن دوست داشتنیهای خوب، عبور کرد. باید متوجه باشیم که مسأله اصلی ما چیست؟ مسأله اصلی بشر، قرار ندادن هوای پرستی به جای خدا پرستی است. «هوی»، هر علاقهای است که انسان را پائینتر بیاورد. هر علاقهای ممکن است هوای نفس ما باشد و محور هوای نفس خودخواهی ما است و این نزاع همچنان ادامه دارد.
این بحث، یکی از مهمترین و پردامنهترین مباحث معرفتی، اخلاقی و اعتقادی است که از زوایای مختلفی مورد بررسی استاد پناهیان قرار گرفته و ابعاد متنوع و مورد نیازی را برای همه اقشار و سنین مختلف به خود اختصاص میدهد.